آره دیگه عید اومده ........ بچه که بودیم چقدر عید برامون معنی داشت چقدر زجر کش بودن لحظه هایی که منتظر عید بویدم....... چقدر رنگ و بوی عید قشنگ و خوب بود اصلا از هر بند آزاد بویم نه غصه ای داشتیم نه ناراحتی نه کینه ای هیچی...هیچی........ تنها دلهره ای که داشتیم اومدن عید بود و نشون دادن لباس جدیدامون بود.......الان چرا دیگه برام هیچ حسی نداره اومدن عید؟؟؟؟؟؟چرا مثل قبلنا شاد نمی شم و پاهامو نمی کوبم زمین و به خاطر اومدن و عید و گرفتن عیدیه زیاد و خوردن شیرینی شادی نمی کنم؟؟؟؟؟ چرا وقتی آدما بزرگ می شن خیلی از قشنگیا کوچیک می شن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خستم از این دنیای بزرگ بودن دنیای یه رنگ بچه ها رو می خوام نه دنیا هفت خط بزرگا رو.........
خستم از این همه دروغ از این همه نیرنگ و کثافتکاری خستم از این همه خیانت هر روز یکیش رو میشه و مثل تیغ کشیده میشه رو اعصابم بخدا خستم دیگه بسمه نمی خوام ادامه بدم خدا پشیمونم جونمو بگیر......... جونمو بگیر می خوام نفس بکشم تو این دنیایی که کثافت و گند از سر و روش میباره حالم بهم می خوره........ تحمل شنیدن بقیه ی کاراشو ندارم....... خدا جونمو بگیر آخه خدا مگه نمیگی بهشت زیر پای مادران است اون حرفت به مادره هم ربط داره؟؟؟؟؟؟؟ خداااااااا میفهمی چه حالی دارم؟ د نمی فهمی دیگه جونم داره درمیاد نمی تونم بشنوم و فقط ساکت بشینم نمی تونم هر روز یه چیزی بشنوم خفه خونی بگیرم نمی تونم هر روز پیش یکی اب بشم و بغضمو تو گلو خفه کنم به مولی نمی تونم دیگه بابا به لبم رسیده جونم.
خدا مادر اینجوری دیدی؟ نه واقعا دیدی؟ بهشتتو زیر پای این میذاری؟ مادری که خون به دل بچش کرد؟ معنای واقعی خیانت فهموند؟ می خوام بالا بیارم می خوام همه ی اون کارشو به صورت فحش بالا بیارم؟ خدا یه بار......فقط یه با راونو سر راهم قرار بده می خوام برات بشورمش.................................
دلم گرفته بود بدجور بچه ها گفتم این جا درد و دل کنم
اونایی که تو کامنت می گفتن من بی ادبم:
1 من ادب دارم ولی بیشتر مواقع ازش استفاده نمی کنم چون به مذاقم نمی خوره
2 از لاشی گفتن هم خوشم میاد چون اصلا آرامش خاصی به آدم میده مثل آرامش قبل از ...... قبل از ......... قبل از چی بود؟ آها قبل از دعوا
3 گوه بخور هم فوش نی که فقط یه توصیه ی بهداشتیه
4 تازشم من اون فحشامو به مخاطب خاص میگم اگه خعلی دوس دارین خودتونو جای مخاطب خاص فرض کنین من مشکلی ندارم
5 بابا چی بگم دیگه اصلا خسته شم از بس تایپ کرم
6 آها اونایی که کامنت تبلیغاتی میذارن خودشون میدونن........ به فکر عمه هاتون باشید بابا گناه دارن.....
تو را در جوب باید شست تا لجن ها هم خوشحال شوند که کثیف تر از
خودشان هم هست
آخه تو که تا دیروز دست چپ و راستتو نمی دونستی حالا باسه ما شاخ
شدی لاشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عشق هایت را مثل کانال تلوزیون عوض می کنی و افتخار می کنی که
عشق برایت این چنین است و من می خندم به برنامه هایی که هیچکدام
ارزش دیدن ندارد
شما یادتون نمیاد وقتی دیو رو فرستادیم و فرشته در اومد دلار 70 ریال
بود..........
فرشته عمه داره آیا؟
از بچگی بامون درست رفتار نکردن شاید همه چی برامون می خریدن ولی مگه همه چی به خریدنه؟؟؟؟؟؟؟؟
اونجور شد که شدیم عقده ای
از بچگی هی ما رو با دیگران مقایسه می کردن: خاک تو سرت با این کارات یه ذره از فلانی یاد بگیر چقدر با هوشه یارو. بعد دقیقا من از همون فلانی میشم متنفر شاید یارو خیلی باحال باشه ها ولی دیگه ازش متنفر میشی اونجور میشه که میشیم عقده ای متنفر و کینه ای
شده تا حالا تو بچگی از پدر و مادرت یه چیزی بخوای بعد بزنن به بی خیالی؟؟؟؟؟؟؟؟ تا الان که بزرگ شدی هنوز یادته؟؟؟؟؟ شاید اون چیز کوچیک باشه ولی به دلمون موند اونجور شد که شدیم عقده ای و متنفر و کینه ای و حسرت به دل
خو اولیا رسیدگی کنن چرا ما رو اینجوری بار اوردید که کامنت میذارن تو وبلاگم که چرا اینقدر بی ادبی بابا من اینجوریم .
اصلا عشقم می کشه من اینجوریم اونایی که دوس ندارن و نمی پسندن لطفا هررررررررررررررری نه فقط بیرون از وبلاگم بلکه بیرون از نت چون اونایی که از حرفای من که عین حقیقتن و درد جامعه رو می گن خوششون نمیاد آدم نیستن
گاهی هیچکس را نداشته باشی بهتراست، باور کن بعضیا تنهاترت
میکنند...
به سگ استخون بدی دورت میگرده برات دم تکون میده من به تو دل داده
بودم لاشی
اصلا تو چی می فهمی دل ینی چی برا چی دارم باسه تو می گم؟
یه روز پسر دوازده ساله که لاک پشت مرده ای را که ماشین از رویش رفته بود را با نخ می کشید وارد خانه ی فساد اطراف آمستردام شد و گفت: من می خواهم با یکی از خانم های این جا سکس داشته باشم و پول هم دارم و تا به مقصودم نرسم از ین جا نخواهم رفت......... گرداننده آن جا که به مامان معروف بود و اهل اخلاقیات و این حرفا نبود فکری کرد و گفت:باشه یکی از این دخترا رو انتخاب کن........پسر پرسید : هیچ کدومشون ه بیماری مسری ندارن؟.......... مامان گفت: نه ندارند............. پسر که خیلی زبل بود گفت: تحقیق کردم و شنیدم همه آنهایی که با لیزا می خوابند بعدش باید یک آمپول بزنند. من لیزا رو می خوام ...........اصرار پسرک و پولی که در دست داشت باعث شد مامان راضی بشه پسر در حالی که لاک پشت مرده اش را به دنبالش می کشید وارد اتاق لیزا شد ده دقیقه بعد بیرون آمد و پول را به مامان داد می خواست که بیرون ببرود که مامان پرسید: چرا تو درست کسی را انتخاب کردی که بیماری مسری داشت؟ ............ پسرک با بی میلی جواب داد: امروز عصر پدر و مادرم به رستوران می روند و یا خانمی که کارش نگهداری از من است به خانه ی ما می آید این خانم امشب هم مثل شب های قبل با من می خوابد و کار های بد با من خواهد کرد. در نتیجه این بیماری آمیزشی به او هم سرایت کرد بعدا که پدر و مادرم از رستوران برگشتند پدرم با ماشینش پرستارم را به خانه اش می رشاند و طبق معمول تو راه ترتیب پآن را می دهد و بیماری به پدرم هم سرایت می کند وقتی برگشت آخر شب پدر و مادرم با هم اختلاط خواهند کرد و این بیماری مادرم را هم مبتلا م یکند فردایش پستچی میاد و طبق معمول مادرم و پستچی قاطی یکدیگر خواهند شد هدفم مبتلا کردن این پیتچیه پس فطرت است که با ماشینش روی لاک پشتم رفت و اونو کشت
کاش ما آدما هم مثل گربه ها با چن لحظه بو کشیدن می فهمیدم هر
آشغالی ارزش وقت گذاشتن ندارد
درست مثل تو که بوی گندت همه جا رو برداشته مخاطب خیلی خاص
چرا وقتی داری عین سگ بم دروغ میگی و من می خندم فکر می کنی من خرم خو خره یه بار هم فکر کن دارم به خریت تو می خندم
چه خر تو خریه وقتی داریم با هم می حرفیم مخاب خر
اینقدر که برای خر کردن من سعی کردی اگه برا خودت وقت می ذاشتی آدم می شدی ......... آخه لاشی اگه یکم دقت می کردی می تونستی آدم شی
همونطور که پسرا از دخترای سیبیلو خوششون نمیاد همین حس رو دخترا به پسرایی که دکمه پیرهنشون تا شکم بازه و پشم پیلی هاشون ریخته بیرون دارن........... گفتم در جربان باشید
به بعضی ها باید با متانت گفت:
لطفا یه دهن خفه شو
دیدین بعضی ها میگن یه دختر سر به زیر و نجیب می خوام
اونخ یه نیگاه به هیکلش بکنین خار مادر کثافتکاریه
از دنیای واقع یو نامردیاش پناه اوردیم به دنیای مجازی غافل از این که
آسمون همون آسمونه
آره داش یعنی می خواد بگه هر جا بری همون کثافت کاریه
یه مترسک خریدم عطر همیشگی ات را هم به تنش زدم درست مثل تو
فقط اینکه هر روز هزار بار از رفتنش مرا نمی ترساند
زمانی رسیده که تمام عاشقانه هایم در یک کلمه خطم می شوند
گور بابات
بابا اینقدر بم نگین چه مرگته خعلی دوس دارین بدونین به کارای چرتی که خودتون بام کردین فکر کنین
تو روحت مخاطب خاص
صدتا شرف داره تو خیابون بخوابم تا با شما تو یه خونه بخوام
من خودم اعصابم خط خطیه اینقدر نرینین تو مخم
اینقدر نذارین همین دو تار مویی که دارم هم بکنم
ای خدا این بنده هات کی می خوان آدم بشن؟
به کبریت نیـــــازی نیست...
بابا اینقدر بم نگین چه مرگته خعلی دوس دارین بدونین به کارای چرتی که خودتون بام کردین فکر کنین
تو روحت مخاطب خاص
صدتا شرف داره تو خیابون بخوابم تا با شما تو یه خونه بخوام
من خودم اعصابم خط خطیه اینقدر نرینین تو مخم
اینقدر نذارین همین دو تار مویی که دارم هم بکنم
ای خدا این بنده هات کی می خوان آدم بشن؟
خدایا کودکان گلفروش را میبینی؟؟؟پ
مردان خانه به دوش...
دختران تن فروش...
کاسبان دین فروش
مهرابهای فرش فروش
مادراان کلیه فروش....
زبانهای عشق فروش!!!!!!!!!!!1
انسانهای ادم فروش همه را میبینی؟؟؟
میخواهم یک تکه اسمان کلنگی بخرم
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد!!
دم از بازی حکم میزنی !
دم از حکم دل میزنی !
پس به زبان “قمار” برایت میگویم !
قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید !
باخت زیبایی بود!
یاد گرفتم به دل ، “دل” نبندم یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم
دل را باید بر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بری نکنند !
های اونایی که خیلی خودتونو میگیرید چاه توالت هم خیلی وقتا میگیره گفتم که در
های اونایی که خیلی خودتونو میگیرید چاه توالت هم خیلی وقتا میگیره گفتم که در
بوی گند نوروز داره میاد
وشته بود:«ذهن تو مریض است»
ما که نفهمیدم
دخترا دوس دارن ازادا باشن بعد می گن خدارو دوست داریم
اگه دوسش داشتی حرفشو حداقل تو این زمینه گوش میدادای
یه چیز دیگه جریان چیه اقا پسرا شما عشق می کنید با دختر مردم
دوست شیدوحال کنید
ولی بدتون میاد کسی با ابجی خودتون این کارو کنه
ما که نفهمیدم
جریان چیه
بفهم لعنتی....
ما که نفهمیدم
دخترا دوس دارن ازاد باشن بعد می گن خدارو دوست داریم
اگه دوسش داشتی حرفشو حداقل تو این زمینه گوش میدادای
یه چیز دیگه جریان چیه اقا پسرا شما عشق می کنید با دختر مردم
دوست شیدوحال کنید
ولی بدتون میاد کسی با ابجی خودتون این کارو کنه
ما که نفهمیدم
جریان چیه
بر عکس فلش مموری ها که روز به روز کوچیک تر می شن و
پرظرفیت تر
یه وقتایی نباید چیزی بگی طرف اگه شعور داشته باشه خودش می فهمه
حالت تهوع دارم این حالت تهوع لعنتی با هوای آزاد و قرص
درست نمی
وقتی گند زدی به زندگی طرف موقع رفتن دیگه دهنتو ببند لطفا
نگو قسمت شد
اگه می خوای بری گمشی خفه شو و برو
نمی خوا واس من ادای ناراحت بودنو بازی کنی
زندگی سگی را بهتر می فهمم از وقتی که امدی
سکوت و صبرم را به حساب ضعف و بی کسی ام نگذار دلم به
چیزایی
انگ فاحشگی می زنند به دختری که رژ قرمز می زنند....
گفتی دهنت بوی شیر می دهد..... رفتی........