آخر شب بود مست و خراب از کوچه ی می گذشتم ناگهان دور ورم پر از
گرگ های ناشناس شدند سر دسته ی آنها جلو
آمد سر بالا آوردم دیدم او همان است که بیادش مست کرده بودم نیش
خندی زدم و گفتم: بزن....... زد
باورم نمی شد او همان بره ای بود که خودم گرگش کرده بودم
نظرات شما عزیزان:
یاغی 
ساعت23:06---13 فروردين 1392
من یه سگدونی از این جور خود گرگ بین ها دارم
سگای خوبین
فقط یه کم زر مفت زیاد میزنن
پاسخ: مواظب باش پاچتتو نگیرن داداش خیلی موقع ها باشون ر*ا*ه میای ولی ه*ا*ر میشن
ghazal 
ساعت21:33---12 فروردين 1392
سلام عزيزم خوبي دوستم؟خواستم فقط سر زده باشم تا بگم به يادتم
لااااااااااااااااااايك
KiMiYa 
ساعت20:51---12 فروردين 1392
هههههههههههههههههههههههههههههه ع
آره واقعا بد درديه..
فك كن:
ي آدم ك هيچي از هيچ چيز نميدونه
از تو تقليد ميكنه
بعد با خيلي اشوه و ناز مياد
جلوت فيس ميده آخه
لجن كاراي خودمو مياي جلو خودم انجام ميدي؟؟؟؟
اونم با فيس و قيافه؟؟؟
اي تو روحت...
هميشه هيمشه من از اين موضوع رنج ميبيرم..
ولي ب جهنم بزار اينقدر اينطوري كنه تا
آسفالت بشه..
دهنشو هيكلش
پاسخ:بعله
پاسخ:
گرگ 
ساعت20:43---12 فروردين 1392
قشنگ بود
پاسخ: گرگنما اگه هم اسم نذاری من می فهمم تویی چون هیچوقت ادرس نمیذاری